سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
 
نویسنده : منصوره فارسی
تاریخ : پنج شنبه 92/2/5
نظرات

امشب ، دلم بیشتر از همیشه هوای جنوب را کرده...

هوای نفس کشیدن زیر آسمان پر ستاره ی میشداغ...

هوای پرواز کردن در اتاق شهید صیاد...

هوای راه رفتن در رمل و حرف زدن با شهید آوینی...

هوای نشستن روی خاک طلائیه و فکر کردن به مسئولیت هایمان در برابر این خون هایی که  ریخته شده...

هوای رزم شب و نماز جماعت های باصفای آنجا را دارد...

هوای لمس حضور شهید برونسی و دیگر شهدا...

هوای گریه های صادقانه و عاشقانه و واقعی...

هوای  جمله ی  " فاخلع نعلیک..."  وقدم نهادن پاهای برهنه بر روی خاک های مقدس ...

دلـــــم هوای شلمچه را کرده...

___________________________

شلمچه ، اول جزئی از کربلا بوده و هر دو جزئی از آسمان...

ولی بعد ترها که رابطه ی عرب و عجم  شکرآب شد ، شلمچه  از کربلا جدا شد ، تا در آینده، عجم هایی که هوای زیارت ارباب و بوئیدن تربت به سرشان میزند و هنوز برایشان مقدر نشده که مشرف شوند ؛ بروند شلمچه و حال کربلائی داشته باشند...

شلمچه یک تکه ازبهشت است... مثل کربلا...

شهدا هم ، همگی بهشتی هستند...

من اما...

فعلا ؛ فقط یک اردیبهشتی ام...

 

 " اللـــــهم ارزقنی شهادت... "

شلمچه