سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
 
نویسنده : منصوره فارسی
تاریخ : پنج شنبه 92/12/29
نظرات

" بسم الله الرحمن الرحیم "

 

دارم به بهاری فکر می کنم ؛

که برای آل علی  زمستان ِ بی تو بودن است...

 

" بانوی همیشه بهار !

بدون نفس های شما ؛

گلهـــــا چگونه بشکفند ...؟! "

 

بهار فاطمی 

 

" یا مقلب القلوب و الابصار

 یا مدبر الیل و النهار

 یا محول الحول و الاحوال

 حول حالنا الی احسن الحال "

 

خدا یا !

بابت تک تک لحظات تلخ و شیرین سال 92 شکرت.

شکرت که به ما اجازه دادی یک بهار دیگر را هم ببینیم .

شکرت که  همیشه حواست به ما بوده و هست .

خدای مهربان من !

بابت همه چیز شکرت.

سال جدید را برای همه ؛

سالی پر برکت و شادی و موفقیت قرار بده.

مهربان ِ من...

کمک کن در سال جدید ، مهربانی و دوست داشتن دیگران و کمک به خلق،

مشق هر شبمان باشد.

مهربان پروردگارم!

کمکمان کن در سال جدید ،

زمینه سازان خوبی برای ظهور مهدی موعود باشیم.

خدایا!

نظرت را از دلهایمان ،

دستانت را از دستانمان ،

یادت را از افکارمان ،

برکاتت را از زندگی هایمان ،

مگیر...

 

با نام تو بهارمان را آغـــاز می کنیم ،

یا الله .

" بسم الله الرحمن الرحیم "



نویسنده : منصوره فارسی
تاریخ : چهارشنبه 92/12/28
نظرات

" بسم الله الرحمن الرحیم "

 

یک عالمه حرف دارم ،

که همه شان دوست داشتنی اند ،

همه شان ، خوشمزه و داغ و رقیقند،

و همه شان ، بهترین لحظات زندگی ام هستند...

اما؛

الان دلم فقط می خواهد یک جمله بنویسم!

 

"  من ؛

تمام زمستان را

به سوی تو دویده ام...

بهـــــــار ِ من !

وقت ِ وصال است... "

 

بهار من

 

"اللهم عجل لولیک الفرج"

و التماس دعــــا ...



نویسنده : منصوره فارسی
تاریخ : شنبه 92/12/10
نظرات

  " بسم الله الرحمن الرحیم "

 

نگاهم را دوخته ام به پسرکی که توی دل ِ سرسره لم داده و دارد برای خودش سخنرانی می کند!

بی خیال از همه ی دنیا...

من هم ،

روی تاب ، بی خیال شدم !

برای خودم شعر خواندم و رفتم تا آن بالا بالا ها...

آنقدر بالا ، که اگر خورشید اینقدر داغ نبود ،

حتما بغلش می کردم...

 

پارک


( عجیب تر از جنون های خودم ،

بچه ایست که مادرش را یادش می رود !

و از آن بچه هم عجیب تر ،

مادریست که فرزندش را فراموش می کند...! )

 

التماس دعـــــا