" هو اللطیف و الخبیر "
اردیبهشت ، با باران شروع شد و با باران ، تمام...
اما...
اردیبهشت که تمام نمی شود...!
اردیبهشت همیشــه ، همین جاست...!
در دل من... در دست شکوفه ها و غنچه ها... بر لب گنجشکان...!
لای بوته ی شب بو ها... میان لبخند های عزیز و آقا جان...!
کنار جا نماز بابا... گوشه ی چشم مامان...!
اردیبهشت ، هست...! همیشــه هست...!
فقط شیطنتش گل کرده و با گل ها ، قایم باشک بازی می کند...!
کاش...
زود تر برسد آن اردیبهشت واقعی که انتظارش را داریم...
آن اردیبهشتی که ماندگار است ، تـــا همیشـــه...
زمین از برگ ، برگ از باد ، باد از رود ، رود از ماه
روایت کرده اند اردیبهشتـــی می رسد از راه
بهاری می رسد از راه و می گویند ، می روید
گل داوودی از هر سنگ ، حسن یوسف از هر چاه...
" محمد مهدی سیار "
حتما که نباید جمعه باشد تا از آقا بنویسم...!
انتظار یعنی : هر لحظه منتظر باشی درب خانه ات را بکوبند و چشم انتظاری ها به اتمام برسند...
باید خیلی بیشتر منتظر بودن را تمرین کنیم...