" بسم الله الرحمن الرحیم "
تاریخ ، سرشار از عبرت است !
اما چیزی که گه گاه ، با دیدن یک سری اتفاقات در گوشم زنگ می خورد ، این است که :
" تاریخ ، تکرار می شود ..."
و فکر می کنم چیزی که بیشتر از همه تکرار می شود ، فراموشی است...
بزرگ ترین چیزی که فراموش شد ، غدیر بود...
بعد ، کم کم ولایت آل علی به دست فراموشی سپرده شد ، تا جایی که دیگر نام حسن و حسین هم ، برای مردم نا آشنا شد ، و تیر باران جسم ِ بی جان حسن و فاجعه ی کربلا...
و همینطور ظلم و فراموشی ، تا امروز ، که بزرگترین آشنای همه مان ، غریب است و منتظر و فراموش شده...
4 سال پیش ، روز عاشورا ، یک عده از فراموشکاران ، تجدید بیعت کردند با یزید...
یک عده که فراموش کرده بودند سبز ، رنگ مقدسی است...
سبز ، رنگ ِ بهــــار و رشد و رویش است ، نه سقوط ..
باید اندیشه ی آدم سبز باشد ، نه دستبند و سر بند و...
حتی یادشان رفت که روز عزاست ...
و بد تر از همه ، فراموش کردند که صاحب عزا ، صاحب خودشان هم هست ...
همه ی این ها ، نتیجه ی فراموشی ولایت و بی بصیرتی است...
اما یک عده ی دیگر هم ، نهم دی ماه همان سال ، تجدید بیعت کردند با حسین (ع).
و به همه نشان دادند که :
ما ، همیشه هستیم ،
و هیج وقت فراموش نخواهیم کرد .
نه اصول را ، و نه ولایت و بصیرت را...
ما یادمان می ماند که برای عبرت ِ تاریخ نشدن ، باید از تاریخ ، عبرت گرفت...
ایام شهادت بهترین خلق های خداوند است...
پیامبر ، مسجد و مزار دارند ، امام رضا ، گنبد و بارگاه ، اما امام حسن...
دلم میخواهد همه بدانند که :
" سینه ی هر شیعه ، یک بقیع است...
حتی بزرگ تر از بقیع...
سینه ی هر شیعه ، حرم خـــداست ،
و ائمه ، در حرم خدا در رفت و آمدند... "
حالا شما خوش خیالان ، مدام ظلم کنید به خاک جواهر نشان بقیع...
سینه های ما را چه می کنید ؟!
ما ، بیش از هر غمی ، غم ِ غربت آقای زمانمان را داریم...
ما ؛
نخواهیم گذاشت که تاریخ ، برای آقای زمان ما هم تکرار شود...
" اللهم عجل لولیک الفرج "
لطفا ، اسم من را هم به لیست ملتمسین دعایتان ، اضافه کنید...
" یا علی "