" بسم الله الرحمن الرحیم "
تلوزیون دارد یک مستند راجع به زندگی پنگوئن ها نشان می دهد.
مراحل زندگی یک پنگوئن.
از لحظه ی متولد شدن یک جوجه پنگوئن! و نگهداری پدر و مادرش از او، تا آخرین لحظات زندگی اش...
حواسم به تلوزیون نیست ، سرم را با صدای " آخی " ِ مامان بلند می کنم.
یک جوجه پنگوئن یخ زده...
پدر و مادرش بالای سرش ایستاده اند و خیره شده اند به جسم یخ زده ی جوجه کوچولویشان و هر از چند گاهی به هم نگاه می کنند...
توی دنیای پنگوئن ها ، نگهداری از تخم پنگوئن و پنگوئن تازه متولد شده ، وظیفه ی پدرِ بچه است!
پنگوئن نر ، آخرین تلاش هایش را برای گرم کردن جوجه اش می کند...
بی فایده است !
یک تراژدی حیوانی...!
یک جفت پنگوئن ، ایستاده اند بالای سر جوجه ی یخ زده شان و سرهایشان را پائین انداخته اند و شانه هایشان تکان می خورد...
اشک توی چشمانم حلقه می زند...
یاد ِ دختر خاله ی لیلا می افتم که به تازگی فرزند ِ آینده اش را از دست داده...
گریه می کنم...
با خودم فکر می کنم از سخت ترین و دردناک ترین اتفاقات زندگی ، از دست دادن ِ فرزند است...
بیائید دعـــــا کنیم .
برای همه ی آنهایی که بچه دار نمی شوند...
همه ی آنهایی که بچه هایشان ، به مرحله ی تولد نمی رسند...
و آن هایی که اولادشان ...
بیایید دعا کنیم که همه صاحب اولاد ِ صالح بشوند،
و اولاد ِ ناصالح هم ، هدایت بشوند...
" یا علی "
التماس دعا.